معنی نفهم - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نفهم
نفهم
- نفهم
- نافهم. بی فهم. که فهم ندارد. (یادداشت مؤلف). بی شعور. کودن. ابله. که عقل و شعوری ندارد. بی تمیز
لغت نامه دهخدا
نفام
- نفام
- تیره رنگ، سیه فام، برای مِثال بخیزد یکی تندگرد از میان / که روی اندر آن گرد گردد نفام (دقیقی - ۱۰۳)، زشت و زبون، ناخوش
فرهنگ فارسی عمید