جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نفس کش

نفس کش

نفس کش
دمزن آدمی جاندار آنکه نفس کشد متنفس، (داش مشدیها) آنکه جرات و جسارت دارد، مجرای تهویه (برای اطاق آشپزخانه مستراح و غیره) هوا کش
فرهنگ لغت هوشیار

نفس کش

نفس کش
چراغ و مانند آن که به زور نفس کشته شود. (آنندراج). چراغی که با پف کردن و دمیدن خاموش و کشته شده است. منطفی. خاموش
لغت نامه دهخدا

نفت کش

نفت کش
که نفت حمل کند. که بدان نفت را از جائی به جائی برند: کشتی نفت کش. تانکر نفت کش
لغت نامه دهخدا

نعش کش

نعش کش
اتومبیل مخصوصی که با آن جسد مرده را به گورستان ببرند
نعش کش
فرهنگ فارسی عمید