معنی نفریده - فرهنگ فارسی معین
معنی نفریده
- نفریده((نَ دَ یا نِ دِ))
- نفرین کرده، لعن شده، ناپسند دانسته، مذموم
تصویر نفریده
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نفریده
نفریده
- نفریده
- نفرین کرده لعن شده: ، ناپسند دانسته مذموم: ... تا اگر عادتی نکوهیده و صفتی نفریده در نفس خود باز یابد آنرا بجهد و تکلف دور کند
فرهنگ لغت هوشیار
نبریده
- نبریده
- بریده ناشده مقابل بریده، ختنه ناکرده نامختون، قوچ اخته کرده که پشمش درازنشودتاآنراببرند
فرهنگ لغت هوشیار