جدول جو
جدول جو

معنی نغمه شکستن

نغمه شکستن((~. ش کَ تَ))
نغمه خواندن، سرود گفتن
تصویری از نغمه شکستن
تصویر نغمه شکستن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نغمه شکستن

کسمه شکستن

کسمه شکستن
مویی چند از سر زلف را پیچ و خم دادن و برخسار گذاردن: (عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز شکسته کسمه و بربرگ گل گلاب زده)، (حافظ)
کسمه شکستن
فرهنگ لغت هوشیار

نام شکستن

نام شکستن
خوارکردن کسی را خفیف کردن: جفازین بیش کاندامم شکستی، چونام آور شدی نامم شکستی، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

نام شکستن

نام شکستن
نام کسی را شکستن، خوار و خفیف کردن او را:
جفا زین بیش ؟ کاندامم شکستی
چو نام آور شدی نامم شکستی.
نظامی.
با نام شکستگان نشستن
نام من و نام خود شکستن.
نظامی
لغت نامه دهخدا