معنی نظاره نظاره ((نِ رِ)) زیرکی، فراست، در فارسی، نگاه کردن، تماشا کردن زیرکی، فراست، در فارسی، نگاه کردن، تماشا کردن تصویر نظاره فرهنگ فارسی معین