جدول جو
جدول جو

معنی نطق کشیدن

نطق کشیدن((نُ طُ. کِ یا کَ دَ))
صدا برآوردن، سخن گفتن
تصویری از نطق کشیدن
تصویر نطق کشیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نطق کشیدن

نطق کشیدن

نطق کشیدن
دم زدن پرخاشیدن سخن گفتن صدا بر آوردن (باعتراض) : من از ترس عصبانی شدن این زن بد خلق نمیتوانم نطق بکشم
فرهنگ لغت هوشیار

نفس کشیدن

نفس کشیدن
دم زدن تنفس کردن: حباب وار مبادا نفس کشی بیجا چه خانه ها که بیک دم زدن خراب نشد، (نعمت خان عالی) یا نفس کشیدن از یاد کسی رفتن، مردن مرده بودن: خود او در تخت خواب افتاده نفس کشیدن از یادش رفته بود
فرهنگ لغت هوشیار

نیل کشیدن

نیل کشیدن
کنایه از سر سبزی و بخت است: (طبایع را یکایک میل درکش بدین خوبی خرد را نیل درکش خ) (گنجینه گنجوی. 363)
نیل کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار