جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نشأت

نشئت

نشئت
پیدا شدن، سرچشمه گرفتن، مستی، کیف، نوجوان شدن، زنده شدن، پرورش یافتن
نشئت
فرهنگ فارسی عمید

نشات

نشات
جمع نشاه، نو پیدایی ها خان ها خوان ها جمع نشات (نشاه)، نو پیداشدن، زنده شدن، پرورش یافتن، نو پیدایی، زندگی، پرورش، جهان عالمجمع نشات، هر مرتبه از مراتب اشیا اعم از مراتب عالیه یا دانیه هریک از مراتب انتقالی تکاملی اشیا: نشات دنیا نشات برزخ نشات آخرت نشات هیولی و غیره. یا نشات روح. غیبت اضافی است و حکم آن مخصوص به باطن ایمان است. یا نشات سر. غیبت حقیقی نفس است و حکم آن مختص بمقام احسان است
فرهنگ لغت هوشیار

نشست

نشست
نشستن، جلوس، جلسه، فرورفتگی زمین در اثر زلزله یا حوادث طبیعی دیگر
نشست و برخاست: نشستن و برخاستن به صورت متوالی، کنایه از آداب مجالست و معاشرت
نشست
فرهنگ فارسی عمید