جدول جو
جدول جو

معنی نشاف

نشاف((نَ شّ))
کاغذ نشاف، کاغذ خشک کن، کاغذی که رطوبت جوهر و مرکب را جذب کند
تصویری از نشاف
تصویر نشاف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نشاف

نشاف

نشاف
دیوانگی، بی عقلی، دیوانه بودن، جُنون، خَبطِ دِماغ، خَبَل
نشاف
فرهنگ فارسی عمید

نشاف

نشاف
دیوانگی در خود کشنده، خشک کن زکاب خشک کن یاکاغذنشاف. کاغذخشک کن کاغذی که رطوبت جوهرومرکب راجذب کند
فرهنگ لغت هوشیار

نشاف

نشاف
تکه ای پارچه که برای خشک کردن آب و رطوبت چیزی به کار ببرند، رومال، دستمال
نشاف
فرهنگ فارسی عمید

نشاف

نشاف
خشکی دهان از شدت گرسنگی. (از ناظم الاطباء) (اشتینگاس) ، نادانی. غفلت. (ناظم الاطباء). رجوع به نَشاف شود
لغت نامه دهخدا

نشاف

نشاف
جاذب. در خود کشنده. (غیاث اللغات) (آنندراج).
- کاغذ نشاف، کاغذی که بدان خط تازه نبشته را بخشکانند. (ناظم الاطباء). نشافه. آب خشک کن. مرکب خشک کن.
، آن که گردۀ نان بر سر دیگ تر کندو تنها خورد. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و تأنیث آن نشافه است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

نشاف

نشاف
جنون. دیوانگی. خبط. (غیاث اللغات از لطایف اللغات) (آنندراج) :
که چرا پیغام خامی از گزاف
بردم از بی دانشی و از نشاف.
مولوی
لغت نامه دهخدا