جدول جو
جدول جو

معنی نشاب

نشاب((نَ شّ))
تیرساز، تیرگر، گیرنده و پرتاب کننده تیر
تصویری از نشاب
تصویر نشاب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نشاب

نشاب

نشاب
تیرگر، در آویزنده، تیر انداز تیر ها تیرسازتیرگر، گیرنده وپرتاب کننده تیر. تیرها. واحدآن نشابه، جمع نشاشیب: زغنچه گل وازشاخ بیدبادصبا زمردین پیکان کردوبسدین نشاب. (معزی. 60)
فرهنگ لغت هوشیار

نشاب

نشاب
تیر، تیره، چیزی که به رنگ زغال یا خاکستر باشد، سیه فام، بهره، نصیب، بخش، قسمت، ماه چهارم از سال خورشیدی که اول تابستان است، سَیّارِۀ عَطارُد، نزدیک ترین سیاره به خورشید و کوچک ترین آن ها، دَبیرِ فَلَک، دَبیرِ آسِمان، روز سیزدهم از هر ماه خورشیدی، فصل خزان، برای مِثال اگر به تیرمه از جامه بیش باید تیر / چرا برهنه شود بوستان چو آمد «تیر» (عنصری - ۶۴) . در قدیم تیرماه مصادف با فصل پاییز می شد، سلاحی به شکل میله ای باریک و راست که با کمان پرتاب می شود و در ورزش، شکار و جنگ از آن استفاده می کنند، گلوله ای که از دهانۀ توپ، تفنگ، تپانچه و مانند آن پرتاب می شود، فراورده ای بلند و محکم از جنس چوب، آهن و مانند آنکه در ساختمان سازی به کار می رود، هر چیز بلند و محکم از جنس چوب، آهن و مانند آن مثلاً تیر چراغ برق
نشاب
فرهنگ فارسی عمید

نشاب

نشاب
وتر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، تیرها و سهم، واحد آن نشابه و جمع آن نشاشیب است. (ناظم الاطباء) :
مخالفت ز نشاب تو آنچنان جسته ست
که از کمان تو در روز کارزار نشاب.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا

نشاب

نشاب
تیر. (آنندراج) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). سهام. مأخوذ از نشوب است و واحد آن نُشّابه است. ج، نشاشیب. (از اقرب الموارد). تیرها. (از المنجد) :
ز غنچۀ گل و از شاخ بید و باد هوا
زمردین پیکان کرد و بسدین نشاب.
امیرمعزی.
لاجرم کُفّار را شد خون مباح
همچو وحشی پیش نُشّاب و رِماح.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر 1 بیت 3318).
من صید وحشی نیستم دربند جان خویشتن
گر وی به تیرم می زند اِستاده ام نُشّاب را.
سعدی (کلیات چ فروغی ص 414)
لغت نامه دهخدا

نشاب

نشاب
تیرگر. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تیرساز. (ناظم الاطباء) ، رامی. تیرانداز. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، تیرفروش. (فرهنگ خطی) ، آنکه تیر می گیرد. (ناظم الاطباء). گیرندۀ تیرها. (از اقرب الموارد) (از المنجد). گویند: رجل نشاب و قوم نشابه. (از المنجد) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا