جدول جو
جدول جو

معنی نسوار

نسوار((نِ))
ناس، برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط کرده در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، ناس
تصویری از نسوار
تصویر نسوار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نسوار

نسوار

نسوار
برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط می کنند و در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، ناس
نسوار
فرهنگ فارسی عمید

نسوار

نسوار
ماده ایست مرکب ازبرگ خشک تملول نرم کوبیده وکمی آهک وآنرامیان لب و دندان ریزندومکندوآن درهندوپاکستان رواج داردناس
فرهنگ لغت هوشیار

نسوار

نسوار
چیزی چون پان هندیان، در خراسان معمول است، از میخک و زرنیخ و امثال آن. (یادداشت مؤلف). آن را چون آدامس و آب نبات در دهان نهند
لغت نامه دهخدا

نستار

نستار
از شخصیتهای شاهنامه، نام چوپان قیصر روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
نستار
فرهنگ نامهای ایرانی