معنی نسج - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نسج
نسج
- نسج
- سجاده ها. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه) (فرهنگ نظام) (از المنجد) (از اقرب الموارد) ، جَمعِ واژۀ نسیج. (از اقرب الموارد). رجوع به نسیج شود
لغت نامه دهخدا
سنج
- سنج
- دو تخته فلزی محدب ودایره مانند که با دست بر هم میزنند وزن کردن و وزن باین معنی مبدل سنگ است
فرهنگ لغت هوشیار