معنی نژنگ - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نژنگ
نژنگ
- نژنگ
- دام. تله. (فرهنگ نظام) (از جهانگیری) (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
نژند
- نژند
- اندوهگین، افسرده، پژمرده، برای مِثال آخر این اختران بی معنیت / چند بخت مرا نژند کنند (انوری - ۶۲۴)، سرگشته، خشمگین
فرهنگ فارسی عمید