جدول جو
جدول جو

معنی نزق

نزق((نَ زْ یا نُ زُ))
خفت، سبکی، شتاب، چستی، جمع نزقات
تصویری از نزق
تصویر نزق
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نزق

نزق

نزق
لبالب شدن آبگیر لبالب شدن آوند، سبکی چستی خفت سبکی، شتاب چستی، جمع نزقات
فرهنگ لغت هوشیار

نزق

نزق
نَزْق. (فرهنگ نظام). و در فرهنگ خطی نیز ’نزق، خفّت و طیش و شتاب و چستی باشد و به ضمتین مثله’. اما در فرهنگهای معتبر عربی به دسترس ما نَزْق و نُزوق ضبط کرده اند. رجوع به نَزْق و نزوق شود
لغت نامه دهخدا

نزق

نزق
سبک. خفیف. (ناظم الاطباء). آنکه هنگام غضب به هیجان درآید و سبکی کند. (از اقرب الموارد). صفت است ازنَزْق. رجوع به نَزْق شود، نزق الحقاق،خصومت کننده در چیزهای ادنی و ریزه. (منتهی الارب). خصومت کننده در چیزهای پست و بیهوده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا