جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نرو

نرو

نرو
شخص بدجنس وناسازگار: بنظر میاید ازآن نوع آدمهای خشک و نروی باشد که قلق کارشان باین زودی بدست کس نمیاید، نفع طلب وبدعهد
فرهنگ لغت هوشیار

سرو

سرو
از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه یمن و پدر سه عروس فریدون پادشاه پیشدادی
سرو
فرهنگ نامهای ایرانی

درو

درو
عمل قطع کردن ساقه های گندم یا چیدن ساقه های جو و دیگر جبوبات
درو
فرهنگ لغت هوشیار