جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نخراز

نخراز

نخراز
بز نری که پیشاپیش گلۀ گوسفند حرکت کند، پیشروی گله، نهاز، برای مِثال داعی عدل ملک پرور او / گرگ را داده منصب نخراز (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۷)
نخراز
فرهنگ فارسی عمید

نخراز

نخراز
بزنری که پیش روگله باشد: سپه دشمن اورارمه ای دان که درو نه چراننده شبانست ونه ره جونخراز. (فرخی رشیدی جها. انجمن)
فرهنگ لغت هوشیار

نخراز

نخراز
بزی را گویند که پیشرو گله و رمۀ گوسفند باشد. (جهانگیری) (برهان قاطع) (آنندراج). بز پیش آهنگ گله. (ناظم الاطباء). عربان آن را کراز خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج). آن را نهاز نیز گویند. (فرهنگ نظام) (انجمن آرا). نهاز. پیشرو گله. (فرهنگ خطی) :
سپه دشمن او را گله ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه ره جو نخراز.
فرخی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

نخرازی

نخرازی
پیشروی بزنربرسرگله، مانندنخراز عمل کردن پیشاهنگی گله: شیرسهم توبرفکنده بکره گرگ وقصاب رابه نخرازی. (ابوالفرج رشیدی انجمن)
فرهنگ لغت هوشیار

نخرازی

نخرازی
مُرَکَّب اَز: نخراز + َی، پسوند حاصل مصدر، اسم معنی، پیشروی بز بر سر گله و رمه. مانند نخرازعمل کردن. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) :
شیر سهم تو برفکنده به کوه
گرگ و قصاب را به نخرازی.
ابوالفرج رونی (حاشیۀبرهان قاطع از رشیدی و انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

خراز

خراز
چرمدوز، در فارسی: مهره فروش دوزنده در زموزه و جزآن، مشکدوز، آنکه مهره و آینه و گردن بند و مانند آن فروشد مهره فروش
فرهنگ لغت هوشیار