نخبه نخبه برگزیده. (منتهی الارب) (آنندراج). برگزیده از هر چیزی. نُخبه. (از اقرب الموارد). ج، نُخَب، مرد بددل. (از منتهی الارب) (آنندراج) لغت نامه دهخدا
خنبه خنبه تباهی خم بزرگ و دراز سفالین یا چوبین که در آن غله کنند، گودال یا چهار دیواری که در آن غله ریزند، گنبد قبه فرهنگ لغت هوشیار
ندبه ندبه گریه بر مرده و ذکر خوبی ها و صفات نیکوی او، زاری و شیونندبه کردن: زاری و شیون کردن فرهنگ فارسی عمید
نخله نخله نخل، از درختان گرمسیری با تنۀ استوانه ای و بی شاخه و برگ های بزرگ و دارای بریدگی های عمیق، درخت خرما فرهنگ فارسی عمید