جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نحوست

نحوسه

نحوسه
نحوست در فارسی مرخشگی بد شگونی شوم بودن نامبارک بودن، شومی نامبارکی نحسی: لشکر اسلام بدست ادبارونحوست خاک برسرکفار پاشیدند
فرهنگ لغت هوشیار

نحوس

نحوس
جمع نحس، مرخشگان جمع نحس مقابل سعود: و ایام نحوس به اوقات سعودبدل گردد
فرهنگ لغت هوشیار

نحوس

نحوس
جَمعِ واژۀ نحس (مقابل سعد). رجوع به نحس شود:
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
بر سعود شعریان خواهم فشاند.
خاقانی.
و ایام نحوس به اوقات سعود بدل گردد. (سندبادنامه ص 84). چون ایام نحوس و... منقضی و منفصل شود جزای این عقوق... تقدیم افتد. (سندبادنامه 70).
چند گوئی همچو زاغ پرنحوس
ای خلیل حق چرا کشتی خروس ؟
مولوی
لغت نامه دهخدا