جدول جو
جدول جو

معنی نچ نچ کردن

نچ نچ کردن
تأسف خوردن بر هر کاری، خرده گیری کردن
تصویری از نچ نچ کردن
تصویر نچ نچ کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نچ نچ کردن

نچ نچ کردن

نچ نچ کردن
تاسف خوردن بر کاری که دیگری کرده و تایید نکردن آن، خرده گیری کردن
فرهنگ لغت هوشیار

نچ نچ کردن

نچ نچ کردن
در تداول، تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن، مِن مِن کردن. خرده گیری کردن
لغت نامه دهخدا

پچ پچ کردن

پچ پچ کردن
آهسته با کسی سخن گفتن، نجوی کردن (مردم ردیف ایستاده بودند ودر گوشی باهم پچ پچ میکردند)
فرهنگ لغت هوشیار

نغ نغ کردن

نغ نغ کردن
بهانه جویی کردن، غرغر کردن، توضیح این لغت اصلا در مورد بهانه گیری کودکان و سر و صدا کردن آنان بکار میرود اما آنرا بر سبیل توسع در مورد بهانه جویی زنان ومردان بزرگ سال و اظهار نارضایی از طرف آنها نیز استعمال میکنند
فرهنگ لغت هوشیار

نق نق کردن

نق نق کردن
با آوازی نه بلند و نه کوتاه زاری کردن طفل و درخواست چیزی کردن، بهانه گیری کردن، نحسی و زر زر کردن
فرهنگ لغت هوشیار