معنی نچ - فرهنگ فارسی معین
معنی نچ
- نچ((نُ))
- آوایی که به علامت عدم قبول یا تأسف از کاری از دهان برآورند، نه، خیر
تصویر نچ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نچ
نچ
- نچ
- آوایی که بعلامت عدم قبول یا تاسف ازکاری ازدهان برآورند، نه خیر
فرهنگ لغت هوشیار
نچ
- نچ
- نه ! (آنندراج از گل کشتی). در تداول کودکان، بیشتر به مزاح، نه ! لا! (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا