دلیری. (جهانگیری) (غیاث اللغات). مردانگی. (جهانگیری). شجاعت. (غیاث اللغات). نجده، قوت. سختی. (جهانگیری). رجوع به نجدت و نجده شود، سرود. (غیاث اللغات) : نجده ای ساز از شکسته دلان اینچنین نجده را شکست مده. خاقانی. ، مجازاً، بمعنی شجاع. (غیاث اللغات) ، یار. یاور: شیران شده یاوران رزمت اقبال تو نجده یاوران را. خاقانی. ، یاری. یاوری: چون سلطان او را در حالت آن محنت بدید کوکبۀ جماعتی از خواص غلامان به نجدۀ او فرستاد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 351)
ابن عامر حروری حنفی. رئیس طایفۀ حروریه و از خوارج و مؤسس فرقۀ نجدات یا نجدیه است. وی به سال 36 هجری تولد یافت و به سال 66 هَ. ق. در یمامه خروج کرد، سپس به بحرین آمد و سرانجام در جوانی به سال 68 هَ. ق. کشته شد. (از الاعلام زرکلی ج 3). رجوع به نجدات و نیز البیان و التبیین ج 1 ص 299و ج 2 ص 199 و ج 3 ص 87 و الکامل ابن اثیر ج 4 ص 98 شود