جدول جو
جدول جو

معنی نتن

نتن((نَ))
بوی ناخوش، رایحه کریه، بدبو گشتن، گنده شدن، بدبویی، گندیدگی
تصویری از نتن
تصویر نتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نتن

نتن

نتن
بدبوی. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) (از المنجد). نَتُن. (از معجم متن اللغه). نَتین. (از اقرب الموارد). مِنْتِن. مُنْتُن. (از معجم متن اللغه) : شی ٔ نتن، چیز بدبوی. (ناظم الاطبا). تأنیث آن نَتْنی ̍ است. (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

نتن

نتن
نَتِن. بدبوی. (از معجم متن اللغه). رجوع به نَتِن شود
لغت نامه دهخدا

آنتن

آنتن
فرانسوی سرون برجهای آهنی که برای تقویت دستگاههای فرستنده امواج بی سیم بکار میرود، میله آهنی یا رشته های سیم که برای تقویت دستگاه های گیرنده (رادیو تلوزیون و غیره) مورد استفاده قرار میگیرد سرون
فرهنگ لغت هوشیار