جدول جو
جدول جو

معنی نایب الحکومه

نایب الحکومه
کسی که به نیابت از طرف حاکم شهری را اداره کند یا بخشدار (واژه فرهنگستان)
تصویری از نایب الحکومه
تصویر نایب الحکومه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نایب الحکومه

نایب الحکومه

نایب الحکومه
کسی که بنیا بت از طرف حاکم شهری را ادراه کند، بخشدار. یا نایب الحکومه نشین. مرکز نایب الحکومه
فرهنگ لغت هوشیار

نایب الحکومه

نایب الحکومه
کسی که به نیابت از طرف حاکم، امور یک شهر را اداره کند، بخشدار
نایب الحکومه
فرهنگ فارسی عمید

نایب الحکومه

نایب الحکومه
آنکه به نیابت از طرف حاکم شهری را اداره کند. نایب حاکم. رجوع به نایب شود، بخشدار. (لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا

نائب الحکومه

نائب الحکومه
بخشدار کسی که بنیا بت از طرف حاکم شهری را ادراه کند، بخشدار. یا نایب الحکومه نشین. مرکز نایب الحکومه
فرهنگ لغت هوشیار