جدول جو
جدول جو

معنی نان بر

نان بر((بُ))
کسی که باعث قطع شدن درآمد دیگران می شود
تصویری از نان بر
تصویر نان بر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نان بر

نان بر

نان بر
کسی که میکوشد تادرآمد مردم را از بین ببرد وراه عایدی ونفع آنان را سد کند
فرهنگ لغت هوشیار

ناخن بر

ناخن بر
مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب. (خاقانی)، مقراض قیچی. توضیح هم} ناخن برا (ی) {صحیح است و هم} ناخن پیرا (ی) {و هیچیک محرف دیگری نیست
فرهنگ لغت هوشیار

نان بری

نان بری
عمل بریدن نان وقطعه قطعه کردن آن. یاکارد نان بری. کاردی که بوسیله آن نان رابقطعات تقسیم کنند، قطع جیره ومواجب کسی
فرهنگ لغت هوشیار

ناف بر

ناف بر
ناف بریده: (پنداری از روز ازل این دو بمهر ناف بر شده اند)
ناف بر
فرهنگ لغت هوشیار

ناخن بر

ناخن بر
کازود. مقراض کوچکی که بدان ناخن ها را گیرند. (ناظم الاطباء). مقراض. (شمس اللغات). رجوع به ناخن برا شود
لغت نامه دهخدا