جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نامی شدن

هامی شدن

هامی شدن
سرگشته شدن متحیرگشتن: (استه وغامی شدم زدردجدایی هامی وامی شدم زخستن مترب) (منجیک)
هامی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

ناسی شدن

ناسی شدن
فراموش شدن. (ناظم الاطباء) ، فراموشکار شدن:
گرچه خفته گشت و ناسی شد ز پیش
کی گذارندش در آن نسیان خویش.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پاپی شدن

پاپی شدن
پاپی شدن در امری. اصرار ورزیدن، امریرا دنبال کردن تعقیب کردن، پاپی شدن کسی را. ایراد گرفتن بر او اذیت کردن وی ایذا
فرهنگ لغت هوشیار

صافی شدن

صافی شدن
پاک شدن بیغش گردیدن، مسخر شدن مستخلص گشتن (شهر ناحیه)
صافی شدن
فرهنگ لغت هوشیار