جدول جو
جدول جو

معنی ناغافل

ناغافل((فِ))
ناآگاه، بی خبر، ناگهان، بی خبر
تصویری از ناغافل
تصویر ناغافل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ناغافل

ناغافل

ناغافل
در تداول عوام، ناگهان. بی خبر. غفله. بغته. بناگاه. بی مقدمه: ناغافل به سراغ من آمد
لغت نامه دهخدا

متغافل

متغافل
غافل شونده از چیزی و چشم پوشی نماینده، کسی که خود را غافل می نمایاند
فرهنگ لغت هوشیار

نا اهل

نا اهل
نامردم چوم نامردم آوازمردم شنید میان خطر جای بودن ندید (سعدی) کسندر سزد مرد را گر تکبر کند چوشه نیکویی با کسندر کند (عنصری)
فرهنگ لغت هوشیار