جدول جو
جدول جو

معنی ناظم

ناظم
نظم دهنده، ترتیب دهنده، به نظم آورنده، شاعر، مسئول نظم و ترتیب در مدارس یا مؤسسات
تصویری از ناظم
تصویر ناظم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ناظم

ناظم

ناظم
کسی که کاری یا چیزی را نظم و ترتیب بدهد، نظم دهنده، در علوم ادبی به نظم آورنده، شاعر، در مدرسه، کسی که مسئول رسیدگی به نظم و انضباط دانش آموزان است
ناظم
فرهنگ فارسی عمید

ناظم

ناظم
شاعر. آنکه سخن را موزون کند. (ناظم الاطباء). درکشندۀ سخن در وزن. (آنندراج). شعرگوینده. (ناظم الاطباء). مقابل ناثر، کسی که مروارید را به رشته کشد. (ناظم الاطباء). به رشته کشندۀ مرواریدها و جز آنها. (فرهنگ نظام) ، چیزی را به چیزی ضم کننده. (آنندراج). جمعکننده. (ناظم الاطباء). جمعکننده میان چیزها. (فرهنگ نظام) ، آراینده. (آنندراج). آرایش کننده. (ناظم الاطباء) ، ترتیب دهنده. (آنندراج). نظم دهنده. (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام). نسق دهنده.
- ناظم جلسه، آنکه نظم و ترتیب مجلس به عهدۀ اوست. که مجلس را منظم می دارد.
، بند و بست کننده، حاکم. فرمانروا. (ناظم الاطباء) ، دجاجه ناظم، مرغی که خایه دارد. (مهذب الاسماء). ماکیان که تخم در شکم دارد. (منتهی الارب) : ذوالدجاج را دجاجۀ ناظم شمارد. (درۀ نادره چ سیدجعفر شهیدی ص 69) ، نام صاحب یک رتبۀ دولتی است که به اختلاف زمان فرق می کرده و با لفظ دیگر جفت شده لقب دولتی می ساخته مثل ناظم دفتر و ناظم الدوله. (فرهنگ نظام) ، در مدارس، معاون رئیس و مدیر دبستان یا دبیرستان. مرتبه ای دون مدیر در مدارس، ماهی یا سوسماری که دارای دو خط نظام باشد. (ناظم الاطباء) : نظمت الضبه بیضها فی بطنها، صار فیه البیض نظامین فهی، ناظم. (معجم متن اللغه). نظم السمکه و الضبه، اتت بانظومتین، فهی ناظم. (اقرب الموارد) ، آلتی از آلات لکوموتیو
لغت نامه دهخدا

ناظم

ناظم
نصیرالدوله ناظم الملک جین قلیج بهادر ظفرجنگ از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان است و به روایت مؤلف صبح گلشن ’در نظم اشعار با میرزا محمدحسن قتیل مشاورت می کرد’. او راست:
تیر نگاه مست تو دانی کجا نشست
بر دل نشست و خوب نشست و بجا نشست.
*
ای که از روز قیامت خبری می گوئی
گوئیا از شب هجران خبری نیست ترا.
*
دوستان نیست عجب گر به دل آرامم نیست
که به کام دل ناکام دلارامم نیست.
رجوع به صبح گلشن ص 500 و قاموس الاعلام ج 6 ص 4550 شود
عبدالله شیرازی (میرزا...). از شاعران قرن سیزدهم هجری است در نسخۀ خطی تذکرۀثمر تألیف ثمر نائینی موجود در کتاب خانه مجلس از او ذکری رفته است. رجوع به فرهنگ سخنوران ص 590 شود
علی بن علی اکبر ایروانی، از شاعران است و در تذکرۀ خطی ’نامۀ فرهنگیان’ از او ذکری شده است. رجوع به فرهنگ سخنوران ص 590 شود
لغت نامه دهخدا

نظام

نظام
مجموعه قوانین یا قواعد یا سنن یا نوامیسی که قوام و انتظام چیزی بر آنها نهاده شده است
نظام
فرهنگ نامهای ایرانی