معنی ناسخته - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ناسخته
ناسخته
- ناسخته
- ناسنجیده. وزن ناشده. به وزن درنیامده. نکشیده.
- سخن ناسخته، ناسنجیده. نامربوط
لغت نامه دهخدا
ناپخته
- ناپخته
- نپخته، پخته نشده، خام، کنایه از بی تجربه، نا آزموده
فرهنگ فارسی عمید
ناپخته
- ناپخته
- آنچه که پخته نشده طبخ نشده، نرسیده کال (میوه)، بی تجربه ناآزموده مقابل پخته
فرهنگ لغت هوشیار