معنی نارستان
- نارستان((ر))
- انارستان، باغ انار
واژههای مرتبط با نارستان
نارستان
- نارستان
- انارستان، باغ انار
نارستان
- نارستان
- دهی است از دهستان گیسکان بخش برازجان شهرستان بوشهر و در 24هزارگزی جنوب شرقی برازجان و در دامنۀ کوه گیسکان واقع است، هوائی معتدل ومالاریائی دارد و 106 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات و بادام و انگور و خرما و مرکبات و سیب است. مردمش به زراعت و بافتن گلیم و قالی مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ص 232)
انارستان
- انارستان
- باغ و زمینی که در آن درختهای انارکشت شده باشد
خارستان
- خارستان
- گلستان، جای پرجا
شارستان
- شارستان
- شهرستان، شهر
انارستان
- انارستان
- باغی که دارای درختان انار باشد
مارستان
- مارستان
- بیمارِستان، جایی که بیماران را پرستاری و معالجه می کنند، مریض خانه، بیمار خانه
شِفا خانه، مِستَشفی، دارُ الشِّفا، بیمارِسان، هَروانه گَه
کارستان
- کارستان
- کار بزرگ و برجسته، محل کار، کارگاه، قصه، حکایت، داستان،
برای مِثال خم زلف تو دام کفر و دین است / ز کارستان او یک شمّه این است (حافظ - ۱۲۸)
نارپستان
- نارپستان
- دختر یا زنی که پستان های برآمده و گرد مانند انار داشته باشد
