معنی نادر
نادر
((د))
کمیاب، نایاب
تصویر نادر
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نادر
نادر
نادر
کمیاب، بی همتا، آنچه به ندرت یافت شود، نام مؤسس سلسله افشاریه
فرهنگ نامهای ایرانی
نادر
نادر
کمیاب
فرهنگ واژه فارسی سره
نادر
نادر
کمیاب، بی همتا، عجیب، شگفت، ویژگی چیزی که به ندرت اتفاق می افتد، به ندرت
فرهنگ فارسی عمید
نادر
نادر
گرانمایه، کمیاب
فرهنگ لغت هوشیار
نادر
نادر
Infrequent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نادر
نادر
infrequente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نادر
نادر
infrecuente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نادر
نادر
rzadki
دیکشنری فارسی به لهستانی
نادر
نادر
редкий
دیکشنری فارسی به روسی