معنی مینیموم - فرهنگ فارسی معین
معنی مینیموم
- مینیموم
((مُ)) - کمترین مقدار، حداقل، مقابل ماکزیموم، کوچکترین مقدار یک تابع، کمینه (واژه فرهنگستان) کمترین مقدار، حداقل، مقابل ماکزیموم، کوچکترین مقدار یک تابع، کمینه (واژه فرهنگستان)
تصویر مینیموم
فرهنگ فارسی معین