معنی میل میلی - فرهنگ فارسی معین
معنی میل میلی
میل میلی
پارچه ای که دارای راه های عمودی است، راه راه
تصویر میل میلی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با میل میلی
میل میلی
میل میلی
راهراه پارچه ای که دارای راههای عمودی است راه راه
فرهنگ لغت هوشیار
میل میلی
میل میلی
با راههای باریک (در جامه)، با راهها و خطوط، راه راه، (از یادداشت مؤلف)، میل میل، - پارچۀ میل میلی، یعنی خطدار، تیره دار، راه راه
لغت نامه دهخدا
میل میلک
میل میلک
دهی است از دهستان سگوند بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد، واقع در 17هزارگزی باختر زاغه با 118 تن سکنه. آب آن از سراب میل میلک و چشمه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
میل گیری
میل گیری
گرز گیری (زورخانه) عمل میل گرفتن: میل گیری چو کند غمزه آن چشم سیاه میل دردیده دشمن کشد از بیم نگاه. (گل کشتی)
فرهنگ لغت هوشیار
میل میلاغی
میل میلاغی
در تداول خانگی، زنی با کرشمه و غنج و دلال، سیت و سماقی، عشوه گر
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.