جدول جو
جدول جو

معنی میزان پلی

میزان پلی((پِ))
میزامپلی، تاب و حالت دادن مو
تصویری از میزان پلی
تصویر میزان پلی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با میزان پلی

میزان پلی

میزان پلی
تاب دادن مو. حالت جعدی و تابداری دادن موی سر را با وسائل
لغت نامه دهخدا

میان پای

میان پای
میان پا. میان پاچه. (ناظم الاطباء). رجوع به میان پا شود، آلت مردی. آلت رجولیت. شرم مرد. (یادداشت مؤلف) :
تا سیم بود، بود میان پایشان چو سیم
دادیم سیم و کرد میان پای فی البطون.
سوزنی.
، دبر. (یادداشت مؤلف) :
تا سیم بود، بود میان پایشان چو سیم
دادیم سیم و کرد میان پای فی البطون.
سوزنی.
، شرم زن. شیب زن. فرج. شرم. قبل. مقابل دبر. (یادداشت مؤلف) :
به بذله گفت به داماد هرچه خواهی هست
در آستین میان پای دخترش تیار.
حکیم شفائی.
، زیرجامه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا