جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با میرغضب

میرغضب

میرغضب
جلاد. سیاف. دژخیم. روزبان. دژخی: مثل میرغضب، سخت بی رحم و قسی القلب. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

میرغضبی

میرغضبی
صفت و شغل میرغضب. جلادی.
- امثال:
میرغضبی آهسته ببر ندارد. (امثال و حکم دهخدا). و رجوع به میرغضب شود
لغت نامه دهخدا

پیرغیب

پیرغیب
دهی از دهستان آورزمان شهرستان ملایر واقع در 36هزارگزی شمال باختری ملایر و 9هزارگزی جنوب راه شوسۀ ملایر به تویسرکان، کوهستانی، معتدل، مالاریائی. دارای 480 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و صیفی. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیرغیب

پیرغیب
بیک تاش. برادر خلف بیک و حاکم استرآباد از جانب وی دراوایل قرن دهم هجری. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 395)
لغت نامه دهخدا