جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با می خوش

می خوش

می خوش
ترش و شیرین. مُزّ. مُزَّه. ملس. به مزۀ شرابی که کمی ترش باشد. نه ترش و نه شیرین. ترش مطبوع. کمی ترش. (یادداشت مؤلف). به معنی ترش و شیرین باشد. (برهان). مزۀ ترش که در آن شیرینی هم باشد. (غیاث). ترشی که در آن شیرینی هم باشد. (از آنندراج) : رمان مز، انار میخوش. (ریاض الادویه)
لغت نامه دهخدا

می خوشی

می خوشی
صفت می خوش. نه ترش و نه شیرین بودن. شیرین با کمی ترشی. (از یادداشت مؤلف). رجوع به می خوش شود
لغت نامه دهخدا

می خوشه

می خوشه
شرابی است که از سنبل رومی و ساذج به دست آید. (از تذکرۀ ابن البیطار)
لغت نامه دهخدا

میخوش

میخوش
هر چیزی که دارای مزه ای آمیخته از ترشی و شیرینی باشد مانندِ سرکنگبین، مَلَس، تُرش و شیرین
میخوش
فرهنگ فارسی عمید

میخوش

میخوش
دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 23هزارگزی خاور گرمی با 236 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا