معنی مؤبد
مؤبد
((مَءَ بَّ))
همیشه و جاوید
تصویر مؤبد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مؤبد
مهبد
مهبد
مهبود
فرهنگ نامهای ایرانی
معبد
معبد
زیگورات
فرهنگ واژه فارسی سره
موبد
موبد
دایمی، ابدی، همیشگی، جاودانی
فرهنگ فارسی عمید
معبد
معبد
محل عبادت، عبادتگاه، پرستشگاه
فرهنگ فارسی عمید
مابد
مابد
جا و مکان، خانه و مسکن
فرهنگ لغت هوشیار
مزبد
مزبد
کف کرده دریای کف کرده
فرهنگ لغت هوشیار
مشبد
مشبد
به گونه های مختلفی از درخت بید اطلاق میشود که دارای شکوفه های معطرند
فرهنگ لغت هوشیار
معبد
معبد
پرستشگاه، جای عبادت، نماز خانه
فرهنگ لغت هوشیار
موبد
موبد
رئیس دینی زرتشتیان
فرهنگ لغت هوشیار