معنی مهل تصویر مهل مهل ((مَ)) آهسته کار کردن، آهستگی، مهلت، آهسته کاری، نرمی، مهلتآهسته کار کردن، آهستگی، مهلت، آهسته کاری، نرمی، مهلت فرهنگ فارسی معین