معنی مهضوم - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مهضوم
مهضوم
- مهضوم
- شکم باریک و درآمده. (آنندراج). درآمده و باریک شکم. (منتهی الارب). رجوع به هضم شود، غذای تحلیل رفته و هضم شده
لغت نامه دهخدا
مهزوم
- مهزوم
- لشکر شکست داده شده و جدا کرده شده از قبیله خود، هزیمت یافته
فرهنگ لغت هوشیار