معنی مهار مهار((مَ)) افسار، چوبی که در بینی شتر کنند و ریسمان بر آن بندند تصویر مهار فرهنگ فارسی معین
مهار مهار قسمتی که در هواپیما بال ها را به هم وصل می کند، چین جلدی موجود در سطح تحتانی آلت مرد در خط وسط و در مجاورت شیار حشفه ای قلفه ای که در حقیقت دیواره ای است که شیار حشفه ای قلفه ای را به دو قسمت چپ و راست تقسیم می کند، نام هر فرهنگ فارسی معین
مهار مهار چوب کوچکی که در پرۀ بینی شتر جا می دهند و ریسمان به آن می بندند، زمام، افسار فرهنگ فارسی عمید