جدول جو
جدول جو

معنی موزاییک

موزاییک((مُ))
نوعی سنگ نازک که با شن و ماسه و سنگ های رنگین و سیمان ساخته می شود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با موزاییک

موزاییک

موزاییک
نوعی مصالح ساختمانی که با سیمان و شن های رنگین ساخته می شود و برای پوشاندن کف ساختمان کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید

موزائیک

موزائیک
فرانسوی تکه کاری غاز مغازی مجموعه مکعبهای کوچک رنگارنگ از مرمر یا اسمالت که رسمی هندسی را تشکیل میدهد و در سیمان کار گذاشته شده، نوعی آجر که با سیمان و شنهای رنگین ساخته شود، خاتم کاری
فرهنگ لغت هوشیار

موزائیک

موزائیک
مجموعۀ مکعبهای کوچک رنگارنگ از مرمر یا اسمالت که رسمی هندسی مانند کتاب را تشکیل می دهد و در سیمان کار گذاشته شده. نوعی آجر که با سیمان ساده یا رنگین و شنهای رنگین یا ساده ساخته شود، خاتم کاری
لغت نامه دهخدا

مازاریک

مازاریک
ژان، فرزند توماس مازاریک مازاریک است که در پراگ متولد شد (1886- 1948 میلادی) و پس از آزادی چکسلواکی از تسلط آلمانها (در جنگ جهانگیر دوم) به وزارت امور خارجۀ کشور خود رسید، (از لاروس)
فیلسوف و از ارکان دولت چکسلواکی بود، او در ’هودونن’ (مراوی) متولد شد (1850-1937م،) و در سالهای 1920-1935 رئیس جمهوری کشور چکسلواکی بود، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

موزامبیک

موزامبیک
ناحیتی در شرق افریقا که 6500000 تن سکنه دارد. سابقاً مستعمرۀ پرتغال بود. در سال 1951 میلادی به صورت کنونی درآمد. واسگوداگاما در سال 1498 میلادی آن را کشف کرد و پرتغالیان در 1505 آن را مستعمرۀ خویش ساختند. محصولات عمده اش شکر و پنبه و طلا و نقره و زغال سنگ و اورانیوم است
لغت نامه دهخدا

مولایی

مولایی
منسوب به مولا (مولی)، قسمی از بهترین اقسام برنج که در گیلان بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار

مولایی

مولایی
مولا و سرور بودن. سروری و آقایی و بزرگی. (ناظم الاطباء) ، بندگی و بردگی. غلامی و چاکری و خدمتگزاری:
این دو طفل هندو از بام دماغ
بر در صدرش به مولایی فرست.
خاقانی.
به جوش آمد سخن در کام هرکس
به مولایی برآمد نام هرکس.
نظامی.
از عرب تا عجم به مولایی
سر فشانیم اگر بفرمایی.
نظامی.
شده شغلم به کشورآرایی
حلقه در گوش من به مولایی.
نظامی
لغت نامه دهخدا