معنی مواثقت - فرهنگ فارسی معین
معنی مواثقت
- مواثقت((مُ ثِ قَ))
- با هم عهد و پیمان بستن
تصویر مواثقت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مواثقت
مواثقت
- مواثقت
- مواثقه. با هم عهد استوار بستن. (از یادداشت مؤلف). هم عهدی. هم پیمانی. رجوع به مواثقه شود
لغت نامه دهخدا
موافقت
- موافقت
- هم رای شدن با یکدیگر هم فکر گردیدن، سازگار شدن، هم رایی، سازگاری
فرهنگ لغت هوشیار
مواثقه
- مواثقه
- مواثقه و مواثقت در فارسی: پیمان بستن عهد و پیمان کردن با هم قرار داد بستن
فرهنگ لغت هوشیار