جدول جو
جدول جو

معنی منون

منون((مُ نَ وَّ))
کلمه ای که به آن تنوین داده شده
تصویری از منون
تصویر منون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با منون

منون

منون
گردش زمانه، روزگار، حوادث دهر به تنوین کرده، اسم با تنوین
منون
فرهنگ لغت هوشیار

منون

منون
اسم باتنوین. (منتهی الارب). تنوین داده شده. (آنندراج) (غیاث). به تنوین کرده. تنوین و آن دو ضمه و دو فتحه و دو کسره است که اُن [اٌ] و اِن [ا] و اَن [اً] تلفظ شود. (یادداشت مرحوم دهخدا). دارای تنوین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

منوش

منوش
نام پسر پشنگ و نوه دختری ایرج از پادشاه پیشدادی، نام یکی از ناموران قدیم که امروزه در اوستا اسمی از او نیست، از شخصیتهای شاهنامه
منوش
فرهنگ نامهای ایرانی