جدول جو
جدول جو

معنی منم منم

منم منم((مَ نَ. مَ نَ))
خودستایی، لاف زدن
تصویری از منم منم
تصویر منم منم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با منم منم

منی منی

منی منی
نام ایل کرد از طایفۀ پشتکوه. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68). ظاهراً می می
لغت نامه دهخدا

من من

من من
سخن جویده جویده و تو دماغی تانی و درنگ بسیار در سخن گفتن: (شنوندگان او یعنی سید میران و هما از من منهای نا مفهومش رو هم رفته چیزهایی که باید بفهمند فهمیدند.) (شام. 363)
من من
فرهنگ لغت هوشیار

من من

من من
سخن جویده جویده، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن، تَمجْمُج
من من
فرهنگ فارسی معین

منمنم

منمنم
ثوب منمنم، جامۀ آراسته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

من من

من من
حکایت صوت کسی که ندانسته ای را گوید. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به من من کردن شود
لغت نامه دهخدا