جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با منگیا

منگیت

منگیت
نام قبیله ای و از آن امرایی هستند. (طبقات سلاطین لین پول ص 248)
لغت نامه دهخدا

منگوا

منگوا
قمارباز. (ناظم الاطباء). رجوع به منگ و منگیاگر شود
لغت نامه دهخدا

منایا

منایا
جَمعِ واژۀ مَنیَّه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ منیه، به معنی مرگ و اجل. (آنندراج) : از برای وی، احمد انواع منایا و احسن اقسام رزایا مقدر ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 459). رجوع به منیه شود
لغت نامه دهخدا

منشیا

منشیا
به لغت زند و پازند خدمتکار آتشکده را گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء). هزوارش، منشیا، مغشیا، مگوشیا. پهلوی اهرپت (هیربد) ، روحانی زرتشتی. صحیح قرائت اخیر است. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مغ شود
لغت نامه دهخدا