جدول جو
جدول جو

معنی منقبت

منقبت((مَ قَ بَ))
هنر و کار نیکو که موجب ستایش شود، جمع مناقب
تصویری از منقبت
تصویر منقبت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با منقبت

منقبت

منقبت
آنچه مایه ستایش دیگران و فخر و مباهات شخص باشد هنر: (داوود را صلی الله علیه با منقبت نبوت بدین ارشاد و هدایت مخصوص گردانید) (کلیله. مصحح مینوی 6)، جمع مناقب
منقبت
فرهنگ لغت هوشیار

منقبت

منقبت
هنر و کار نیکو که موجب ستایش شود، آنچه مایۀ فخر و مباهات باشد، شعری که در ستایش کسی به ویژه بزرگان دین سروده شده است
منقبت
فرهنگ فارسی عمید

منقبه

منقبه
منقبت در فارسی ستای انگیز، کوچه تنگ کوچه آشتی کنان، راه کوهستانی آنچه مایه ستایش دیگران و فخر و مباهات شخص باشد هنر: (داوود را صلی الله علیه با منقبت نبوت بدین ارشاد و هدایت مخصوص گردانید) (کلیله. مصحح مینوی 6)، جمع مناقب
فرهنگ لغت هوشیار

منقبض

منقبض
ترنجیده تنجیده، گرفته گرفته شونده گرفته، جمع شده چروکیده ترنجیده
منقبض
فرهنگ لغت هوشیار