معنی منفرجه منفرجه((مُ فَ رِ جِ)) مؤنث منفرج زاویه منفرجه: زاویه ای که بیشتر از 90 درجه باشد تصویر منفرجه فرهنگ فارسی معین
منفرجه منفرجه منفرجه. تأنیث منفرج. رجوع به منفرج شود. - زاویۀ منفرجه، زاویه ای که بزرگتر از زاویۀ قائمه باشد. (ناظم الاطباء). فرهنگستان ایران ’گوشۀ باز’ را به جای این کلمه انتخاب کرده است. رجوع به زاویه و ترکیبهای آن شود لغت نامه دهخدا
منفجره منفجره تأنیث منفجر. رجوع به منفجر شود. - مواد منفجره، مواد قابل انفجار چون دینامیت و باروت لغت نامه دهخدا
مندرجه مندرجه مندرج. (از ناظم الاطباء). - مطالب مندرجه در کتاب، مضمون کتاب. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا