معنی مندک مندک((مُ دَ)) برابر و هموار گردیده (مکان)، ویران شده، منهدم گشته، در فارسی، نابود، مجاب، مغلوب، خسته، خسته و کوفته تصویر مندک فرهنگ فارسی معین