معنی منتصر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با منتصر
منتصر
- منتصر
- دادستاننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، پیروز و غالب و چیره بر دشمن، آزادشده و آنکه خویشتن را آزاد می کند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
منتصر
- منتصر
- بیست و دومین از امرای بنی مرین در مراکش (786- 788 هجری قمری). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا