معنی منت داشتن
منت داشتن
((~. تَ))
مرهون احساس کسی بودن
تصویر منت داشتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با منت داشتن
منت داشتن
منت داشتن
سپاس گزار بودن، متشکر بودن، ممنون بودن، منت پذیر بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دست داشتن
دست داشتن
نقش داشتن، شریک بودن
فرهنگ واژه فارسی سره
ننگ داشتن
ننگ داشتن
عار داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
دست داشتن
دست داشتن
قدرت داشتن، مسلط بودن، امکان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
حجت داشتن
حجت داشتن
دلیل داشتن برهان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تمنا داشتن
تمنا داشتن
یوبه داشتن یاسگی
فرهنگ لغت هوشیار
انفت داشتن
انفت داشتن
کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
مزه داشتن
مزه داشتن
کنایه از خوشایند بودن، مزه دادن
فرهنگ فارسی عمید
دست داشتن
دست داشتن
کنایه از در کاری مداخله داشتن، وقوف داشتن، تسلط داشتن
فرهنگ فارسی عمید