جَمعِ واژۀ مِنطَق، به معنی میان بند که نطاق باشد. (آنندراج). جَمعِ واژۀ منطق. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : و ما رصع من الوشح و المناطق و القلانس و القفازات. (الجماهر ص 21). همچو میزان دشمن تو باد پیموده ز عمر همچو جوزا ناصحت از زرمناطق ساخته. جمال الدین عبدالرزاق (دیوان چ وحید دستگردی ص 320). ، جَمعِ واژۀ منطقه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به منطقه شود
ماخ (منافق) دو رو دو زبان رفت آن که به جستن معاشم دیدی دو زبان چو دور باشم (خاقانی تحفه العراقین)، ابلوک دو رنگ آنکه در دل بی دین و درنما دیندار است. آنکه ظاهرش مخالف باطنش باشد دو رو