معنی مناطحه مناطحه ((مُ طَ حَ یا طِ حِ)) شاخ زدن به یکدیگر، دفع کردن، شاخ زنی، دفع، مدافعه شاخ زدن به یکدیگر، دفع کردن، شاخ زنی، دفع، مدافعه تصویر مناطحه فرهنگ فارسی معین